دستهبندی : سی دی موسیقی

آلبوم موسیقی پروگرسیو راک دوقلو Riverside 2008 2CDs
Riverside 2008 2CDs
آلبوم موسیقی دوقلو " 2008 Riverside " با نام آلبوم ( Rapid Eye Movment ) در سبک موسیقی Electronic/Progressive Rock و دو دیسکه از گروه موسیقی لهستانی ذکر شده که با کیفیت صدای عالی برای خریداران و علاقمندان دنیای موسیقی ارسال خواهد شد . گروه موسیقی Riverside در ورشو لهستان در سال 2001 از این نفرات که با یکدیگر دوست بودند تشکیل داده شدند : Mariusz Duda - Pitor Grudzinski - Pitor Kozieradzki - Jacek Melnicki که تمام این دوستان که این باند را تشکیل دادند عاشق موسیقی پراگرسیو راک و پراگرسیو متال بودند . گرچه Duda شاعر و آهنگساز اصلی باند خودش یکی از هواداران موسیقی الکترونیک و امبینت و اکسپریمنتال موزیک بود و باندهای مثل Tangerine Dream - Dead Can Dance - Massive Attack - Radiohead - Peter Gabriel را از نظر سبک موسیقی دوست داشت . این باند نوع خاصی از موزیک را شرح میدهد که بر اساس عناصری از موسیقی اتمسفر راک و متال است که نوع موسیقیشان چیزی شبیه گروههای Porcupine Tree - The Mars Volta - Opeth - Dream Theatre می باشد .
استان ریورساید در ماشین پیوتر کوزیرادزکی در حالی شروع شد که او با پیوتر گرودزینسکی در سفر بود. ایده ای برای نواختن موسیقی نئوپرگرسیو در سرشان به وجود آمد. این ایده بعداً در قالب یک گروه جدید - Riverside - تحقق یافت. در آن زمان، گرودزینسکی با لباس متال Unnamed گیتار می زد، در حالی که کوزیرادزکی در گروه های دث متال Hate و Domain درام می زد. در کمال تعجب گرودزینسکی، Clutching at Straws، آهنگی از یک گروه نئوپیشرو مریلیون، از بلندگوهای ماشین میتلوف پخش می شد. معلوم شد که هر دو به موسیقی پراگرسیو علاقه دارند و هر دو دوست دارند در این سبک امتحان کنند. پیشنهادی برای ملاقات در یک تمرین مطرح شد و چند ماه بعد در اواخر سال 2001 مطرح شد.
شخص دیگری که در آن تمرین شرکت کرد Jacek Melnicki بود - یک نوازنده کیبورد که صاحب استودیوی ضبط خودش بود. ظاهراً آن جلسه اول خیلی الهام بخش نبود، اما جلسه دوم همه چیز را تغییر داد. ملنیکی یک نوازنده جدید - نوازنده باس ماریوس دودا را به کار گرفت. از این نقطه، پروژه تازه تاسیس یک کوارتت بود که مهمتر از آن است، در یکی از تمرینات که بعد از ماریوس انجام شد استعدادهای آوازی او را آشکار کرد. سایر نوازندگان بداهههای آوازی او را دوست داشتند که در طرحهای اولیه موسیقی که در آن زمان هنوز ساز بودند استفاده میشد و ماریوش همزمان خواننده و نوازنده باس شد.
Mariusz Duda آخرین قسمت از یک اره منبت کاری اره مویی بود که اولین ترکیب گروه را تکمیل کرد. او به زمان زیادی نیاز نداشت تا ثابت کند چقدر برای این گروه جدید ارزشمند است. لحظه ای که او شروع به خواندن کرد، مشخص بود که او به یکی از اعضای بسیار مهم گروه تبدیل شده است. او که یک خواننده و یک نوازنده باس بود، به زودی خود را به عنوان نقطه کانونی گروه و رهبر آن روی صحنه می دید. قبل از پیوستن به ریورساید، دودا قبلاً یک نوازنده همه کاره بود. او به غیر از گیتار باس که با مهارت می نواخت، می توانست کیبورد و گیتار هم بنوازد. من چندین ساز می نوازم اما دو ساز را که بیشتر دوست دارم آکوستیک و گیتار باس هستند - به خبرنگار مجله Mystic Art - من با استفاده از گیتار آکوستیک آهنگسازی می کنم. در گروه باس می نوازم چون ریتم را دوست دارم. به گفته ماریوس، این ساز مزایای دیگری نیز دارد: بسته به ژانر موسیقی و حال و هوای کلی آهنگ، باس می تواند به روش های مختلفی استفاده شود، به عنوان مثال می تواند کل موقعیت را کنترل کند.
این نوازنده تطبیق پذیری و انتخاب گیتار بیس خود را در یکی از مصاحبه ها توضیح داد: من هرگز نتوانستم فقط روی یک ساز تمرکز کنم. من همیشه بیشتر روی آهنگسازی متمرکز بودم تا اینکه مهارتهای نوازندگیام را در هر یک از سازهایی که مینواختم تکمیل کنم. با گذشت زمان مشخص شد که من بیشترین اعتماد به نفس را هنگام نواختن گیتار باس داشتم. من بازی گیدی لی یا جان وتون را دوست داشتم.
دودا، همانطور که شایسته یک هنرمند جستجوگر است، به طیف گسترده ای از ژانرهای موسیقی گوش داد و همانطور که او اعتراف کرد: محدود کردن خودم به یک سبک موسیقی غیرقابل تصور است. احتمالاً به همین دلیل است که پراگرسیو راک مهمترین ژانر برای او بود - ژانری که تقریباً هیچ محدودیتی نداشت. در لیست آلبوم های مورد علاقه او، می توانیم نکات برجسته تاریخ پراگرسیو راک را بیابیم. وقتی از ماریوس در مورد آلبومهای مورد علاقهاش سؤال میشود، آثار غولهای دهه 70 جنسیس و بله، گروه نئوپروگرسیو مریلیون و همچنین مهمترین گروه موسیقی پیشرفته مدرن - Porcupine Tree را فهرست میکند. جدای از اینها، او همچنین به آلبومهایی از Tangerine Dream، Pain Of Salvation، Dead Can Dance و Vangelis اشاره میکند که دلیلی بر جستجوی موسیقایی گسترده اوست.
وقتی به مصاحبههای ماریوش نگاه میکنیم، ممکن است به این نتیجه برسیم که آواز خواندن در انتهای فهرست علایق موسیقایی او قرار دارد و با آهنگسازی و نواختن سازها کمرنگ میشود. در مصاحبه ای که توسط Maciej Stankiewicz از Mystic Art در سال 2004 انجام شد، Mariusz توضیح داد: آواز خواندن؟ همیشه همینطور می آید و فرقی نمی کند در زمان خاصی بخوانم. من حدود 10 سال است که می خوانم اما در ریورساید بود که یاد گرفتم چگونه از صدایم به درستی استفاده کنم. هیچ وقت کلاس آواز نداشتم. اما این آواز است که به یکی از تأثیرگذارترین بخش های آهنگسازی گروه تبدیل شد، ویژگی متمایز آن برای جمعیت خشنودتر شد. توانایی های آوازی بالای خواننده در اولین دمو به وضوح شنیده شد. دودا به راحتی می تواند اضطراب ایجاد کند، یک آب و هوای کلی ایجاد کند یا به سادگی، بدون هیچ گونه زیور سوزنی، داستانی را تعریف کند. آواز ملودیک ظریف برای او به همان اندازه که غرش قوی و سبک متال بود برای او آسان بود.
شایان ذکر است که دودا تنها عضو ریورساید است که سابقه ای مترقی دارد. در دهه 90 او یکی از اعضای گروه پروگرسیو Xanadu مستقر در ویگورزوو (آلبوم Wczorajsze -lady از 1996) بود که در آن کیبورد نواز بود. او در مورد آن دوره تأمل می کند: این یک مدرسه عالی برای نواختن ساز و کار در یک گروه بود. این گروه از ویگورزوو واقعاً هیچ گاه شروع به کار نکرد و ضبط های به ندرت موجود آن به نوعی کنجکاوی در بین طرفداران ریورساید تبدیل شده است.
Piotr-Grudzieñ Grudziñski قبلاً یک نوازنده گیتار شناخته شده بود