کتاب رمان بلندیهای بادگیر تالیف امیلی برونته چاپ انتشارات نظاره

کتاب رمان " بلندیهای بادگیر " با نام انگلیسی ( Wuthering Heights ) چاپ انتشارات نظاره با 646 برگ تعداد صفحات و وزن تقریبی یک کیلوگرم . کتاب تالیف امیلی برونته ترجمه فاطمه امینی در قطع رقعی و جلد سلفون سخت کاملا نو که یکی از کتابهای رمان بسیار معروف کلاسیک عصر ویکتوریاست . این کتاب روایتی از دلباختگی پسری عاشق که در آرزوی وصال با مشعوقه اش با سنگ اندازی و غرض ورزی مواجه می شود و در کشاکش دو سویه ی عشق و انتقام تا آنجا پیش پی رود که .... 

داستان در زندگی هیثکلیف و کاترین ارنشاو و عشقی که آنها به یکدیگر دارند می گذرد. لاک‌وود از نلی می‌آموزد که هیت‌کلیف توسط آقای ارنشاو به فرزندی پذیرفته شده و در سن جوانی به ارتفاعات Wuthering آورده شده است. پسر ارنشاو، هیندلی، که به مراقبت از او حسادت می‌کرد، با او رفتار ناخوشایند کرد. این خواهر هیندلی، کاترین، بود که با هیثکلیف دوستی کرد و از او در برابر ظلم هیندلی دفاع کرد. آن‌ها اغلب با هم در میان تالاب‌ها قدم می‌زدند و همراهی او آرامش عمیقی را برای او به ارمغان آورد. در طی یکی از گشت و گذارهای خود، آنها به Thrushcross Grange، متعلق به آقای لینتون، رسیدند. هوای سخت آنها را مجبور کرد به لینتون ها نزدیک شوند که به خاطر ظاهر و رفتار هیثکلیف به تمسخر می پرداختند. به کاترین پناه داده شد، اما هیثکلیف مجبور شد در آب و هوای نامساعد به ارتفاعات Wuthering برگردد. به توصیه خانم لینتون، کاترین دوستی خود را با هیثکلیف قطع کرد، زیرا وجودش می تواند او را آلوده کند. کاترین در گرانج ماند، جایی که آداب پیچیده یک بانوی طبقه بالا را به او آموختند و به ادگار لینتون نزدیک‌تر شد. پس از بازگشت، او تصمیم گرفت با ادگار ازدواج کند. هیثکلیف تصمیم او را که با نلی در میان گذاشته بود شنید و Wuthering Heights را ترک کرد.